رابطه جنسی

رابطه جنسی یا سکس چیست؟

پاسخ سوال سکس چیست به طور خلاصه عبارت است از: فعالیت جنسی انسان، هر گونه فعالیتی—چه به صورت انفرادی، بین دو نفر، یا در یک گروه—که باعث برانگیختگی جنسی می‌شود. دو عامل اصلی در فعالیت جنسی انسان یا همان رابطه جنسی وجود دارد: الگوهای پاسخ جنسی موروثی که به عنوان وسیله‌ای برای تضمین تولیدمثل تکامل یافته‌اند و بخشی از میراث ژنتیکی هر فرد هستند، و میزان محدودیت یا سایر انواع تأثیراتی که جامعه بر فرد در بیان جنسیتش وارد می‌کند. هدف اینجا توصیف و توضیح هر دو مجموعه عوامل و تعامل آن‌ها است.

لازم به ذکر است که تابوها در فرهنگ غربی و نابالغ بودن علوم اجتماعی برای مدت طولانی تحقیق در مورد فعالیت جنسی انسان را محدود کرد، به طوری که تا اوایل قرن بیستم، دانش علمی عمدتاً محدود به مطالعات موردی فردی بود که توسط نویسندگان اروپایی مانند زیگموند فروید، هاولوک الیس، و ریچارد، فرایهر (بارون) فون کرافت-ایبینگ مطالعه شده بود. اما تا دهه ۱۹۲۰، پایه‌های تحقیقات آماری گسترده‌تر که قبل از جنگ جهانی دوم در ایالات متحده انجام شد، بنا شده بود. از دو سازمان اصلی مطالعه جنسیت، یکی، انستیتوی علوم جنسی در برلین (تأسیس شده در ۱۸۹۷)، توسط نازی‌ها در سال ۱۹۳۳ نابود شد. دیگری، انستیتوی تحقیقات جنسی (بعداً به انستیتوی کینزی برای تحقیق در زمینه جنس، جنسیت، و تولیدمثل تغییر نام یافت)، که در سال ۱۹۳۸ توسط جنس‌شناس آمریکایی آلفرد چارلز کینزی در دانشگاه ایندیانا در بلومینگتون شروع شد، مطالعه فعالیت جنسی انسان را آغاز کرد. بخش زیادی از بحث زیر بر اساس یافته‌های انستیتوی تحقیقات جنسی استوار است، که شامل داده‌های جامع‌ترین موجود است. تنها کشور دیگری که داده‌های جامعی در دسترس دارد، سوئد است.

بیشتر بخوانید: ترس از رابطه جنسی چیست؟

انواع فعالیت جنسی

فعالیت جنسی انسان به راحتی می‌تواند بر اساس تعداد و جنسیت شرکت‌کنندگان طبقه‌بندی شود. فعالیت تنهایی که تنها شامل یک فرد است و فعالیت جنسی اجتماعی که بیش از یک نفر در آن شرکت دارند. فعالیت جنسی اجتماعی به طور کلی به فعالیت هتروسکسوال (مرد با زن) و همجنس‌گرایی (مرد با مرد یا زن با زن) تقسیم می‌شود. البته، وقتی سه نفر یا بیشتر درگیر هستند، امکان دارد که فعالیت هتروسکسوال و همجنس‌گرا به طور همزمان اتفاق بیفتد.

در هر دو نوع فعالیت تنهایی و اجتماعی، فعالیت‌هایی وجود دارند که به اندازه کافی غیرمعمول هستند تا به عنوان فعالیت منحرف برچسب بخورند. واژه منحرف نباید به عنوان قضاوت اخلاقی استفاده شود بلکه تنها نشان‌دهنده این است که چنین فعالیتی در یک جامعه خاص رایج نیست. از آنجایی که جوامع انسانی در عملکردهای جنسی خود متفاوت هستند، آنچه در یک جامعه منحرف است ممکن است در جامعه دیگری عادی باشد.

خودارضایی

خودارضایی، خودتحریکی است با هدف ایجاد هیجان جنسی و به طور کلی، ارگاسم (اوج لذت جنسی). بیشتر خودارضایی‌ها به صورت خصوصی و به عنوان یک هدف در خود انجام می‌شوند اما گاهی اوقات برای تسهیل یک رابطه جنسی اجتماعی انجام می‌شود.

خودارضایی، که معمولاً در دوران بلوغ یا پیش از آن شروع می‌شود، در میان مردان، به ویژه جوانان مرد، بسیار رایج است، اما زمانی که فعالیت جنسی اجتماعی در دسترس باشد کمتر یا متوقف می‌شود. در نتیجه، خودارضایی بیشتر در میان مجردها شایع است. تعداد کمتری از زنان خودارضایی می‌کنند؛ در ایالات متحده، تقریباً نصف تا دو سوم زنان این کار را انجام داده‌اند، در مقایسه با نه از ده مرد. زنان نیز هنگامی که روابط جنسی اجتماعی را توسعه می‌دهند، تمایل دارند خودارضایی را کاهش دهند یا متوقف کنند. تنوع فردی در فراوانی وجود دارد، به طوری که تعریف محدوده‌ای که می‌تواند به عنوان “طبیعی” در نظر گرفته شود، عملی نیست.

بیشتر بخوانید
چه چیزی باعث کاهش میل جنسی می شود؟

بر خلاف باورهای رایج و علمی که خلاف آن ثابت شده، هیچگونه آسیب جسمی ناشی از خودارضایی وجود ندارد. همچنین، شواهدی دال بر بلوغ ناکافی فعالیت خودارضایی وجود ندارد؛ این رفتار در میان افرادی که از فرصت‌های جنسی اجتماعی محروم هستند، شایع است. خودارضایی تنهایی می‌تواند لذت و تسکینی از تنش هیجانات جنسی فراهم کند، اما هرگز همان رضایت روانشناختی را که تعامل با شخص دیگری فراهم می‌کند، ندارد؛ از این رو، بسیار کم افرادی هستند که خودارضایی را به فعالیت جنسی اجتماعی ترجیح دهند. اهمیت روانشناختی خودارضایی در نگرش فردی به آن نهفته است. برخی با احساس گناه با آن روبرو می‌شوند، برخی دیگر به عنوان رهایی از تنش بدون هیچ محتوای عاطفی، و برای برخی تنها یک منبع لذت دیگر برای لذت بردن به خودی خود است.

اکثر مردان و زنان در حین خودارضایی تخیلاتی از فعالیت جنسی اجتماعی دارند. این تخیلات غالباً شریکان جنسی و فعالیت‌های ایده‌آلی را شامل می‌شود که فرد تجربه نکرده و حتی ممکن است در زندگی واقعی از آنها اجتناب کند.

از آنجایی که فرد خودارضایی کننده به تنهایی کنترل نواحی تحریک شده، میزان فشار و سرعت حرکت را در دست دارد، خودارضایی اغلب در ایجاد هیجان جنسی و ارگاسم از فعالیت جنسی اجتماعی مؤثرتر است، در حالی که در فعالیت جنسی اجتماعی، تحریک تا حدودی توسط شریک جنسی تعیین می‌شود.

اوج لذت در خواب به نظر می‌رسد تنها در انسان‌ها رخ می‌دهد. دلایل آن کاملاً شناخته شده نیست. ایده‌ای که ناشی از فشار تجمع منی باشد نامعتبر است، زیرا نه تنها انزال شبانه گاهی در مردان در شب‌های متوالی رخ می‌دهد، بلکه زنان نیز در خواب ارگاسم را تجربه می‌کنند. در برخی موارد، ارگاسم در خواب به نظ

ر می‌رسد یک پدیده جبرانی باشد، که در زمان‌هایی رخ می‌دهد که فرد از سایر فعالیت‌های جنسی محروم است یا از آنها خودداری می‌کند. در سایر موارد، ممکن است ناشی از محرک‌های خارجی باشد، مانند خوابیدن به پشت یا گیر کردن لباس شب بین پاها. بیشتر اوج لذت‌هایی که در خواب رخ می‌دهند، همراه با رویاهای اروتیک هستند.

بیشتر مردان در خواب ارگاسم تجربه می‌کنند. این پدیده معمولاً در دوران نوجوانی آغاز شده و در این دوره شایع‌تر است، ولی با بالا رفتن سن، تمایل به کاهش می‌یابد. تعداد کمتری از زنان در خواب ارگاسم دارند و برخلاف مردان، معمولاً تجربه‌های اینچنینی آن‌ها در سنین بلوغ کامل رخ می‌دهد.

ارگاسم در خواب به ندرت اتفاق می‌افتد و معمولاً بیشتر از دوازده بار در سال برای مردان و سه یا چهار بار در سال برای زنان میانگین نیست.

بیشتر بخوانید
سکستینگ یا سکس چت چیست؟

بیشتر تحریک‌های جنسی منجر به فعالیت جنسی با فرد دیگری نمی‌شود. انسان‌ها به طور مداوم در معرض محرک‌های جنسی قرار دارند، چه با دیدن افراد جذاب و چه با مواجهه با مضامین جنسی در تبلیغات و رسانه‌های اجتماعی. واکنش به این محرک‌های بصری و دیگر محرک‌ها در دوران نوجوانی و اوایل بزرگسالی شدیدتر است و معمولاً با افزایش سن به تدریج کاهش می‌یابد. یکی از وظایف ضروری رشد، یادگیری کنترل تحریکات جنسی خود و دستیابی به تعادلی بین سرکوبی، که می‌تواند زیان‌آور باشد، و بیان آزادانه، که می‌تواند به مشکلات اجتماعی منجر شود، است. در میان افراد، تفاوت‌های زیادی در شدت میل جنسی و پاسخگویی وجود دارد، بنابراین این تمرین ضروری خودداری متناسباً دشوار یا آسان است.

بیشتر بخوانید: سکس تراپی چیست؟ چه زمانی باید به درمانگر جنسی مراجعه کرد؟

رابطه جنسی بین زن و مرد

بیشترین میزان فعالیت های جنسی-اجتماعی معمولاً بین یک مرد و یک زن در قالب روابط هتروسکسوال اتفاق می‌افتد. فعالیت‌های هتروسکسوال اغلب از دوران کودکی آغاز می‌شود و در حالی که بسیاری از آن‌ها ممکن است ناشی از کنجکاوی، مانند نشان دادن یا بررسی اندام‌های تناسلی باشد، بسیاری از کودکان به دلیل لذت‌بخش بودن در بازی‌های جنسی شرکت می‌کنند. تمایل جنسی و پاسخ‌دهی جنسی در بیشتر کودکان با درجات مختلفی وجود دارد و در بقیه به صورت نهفته است. با رسیدن به نوجوانی، بازی‌های جنسی جای خود را به قرارهای دوستانه می‌دهد که از نظر اجتماعی تشویق می‌شود و تقریباً همیشه شامل برخی تماس‌های فیزیکی است که منجر به تحریک جنسی می‌شود. این تماس‌ها، که به آن‌ها نوازش یا معاشقه گفته می‌شود، بخشی از فرآیند یادگیری و در نهایت از مراحل خواستگاری و انتخاب همسر است.

نوازش و محبت آمیزی، از آغوش کشیدن، بوسیدن و نوازش‌های عمومی بدن با لباس، تا تکنیک‌هایی که شامل تحریک جنسی می‌شوند، متفاوت است. این نوع از نوازش‌ها می‌تواند به خودی خود به عنوان بیانی از علاقه و منبعی از لذت انجام شود، و گاهی به عنوان مقدمه‌ای برای آمیزش جنسی رخ می‌دهد. این شکل آخر از نوازش به عنوان پیش‌نوازی شناخته می‌شود. در تعداد اندکی از موارد، اما یک اقلیت قابل توجه، نوازش‌ها به ارگاسم منجر می‌شوند و ممکن است جایگزینی برای آمیزش باشند. به استثنای پیش‌نوازی، نوازش‌ها معمولا بسیار قالبی هستند، ابتدا با آغوش و بوسه شروع شده و تدریجاً به تحریک سینه‌ها و اندام‌های تناسلی افزایش می‌یابند. در بیشتر جوامع، نوازش و تشدید آن بیشتر توسط مردان آغاز می‌شود تا زنان، که معمولاً پیشنهادات مردانه را رد یا قبول می‌کنند اما از ایفای نقش فعال‌تر خودداری می‌کنند. نوازش به نوعی تجربه‌ای نزدیک به جهانی برای بشر است و نه تنها در انتخاب همسر ارزشمند است، بلکه به عنوان وسیله‌ای برای یادگیری چگونگی تعامل با فرد دیگری به صورت جنسی نیز مفید است.

در بیشتر جوامع، روابط جنسی در دوران ازدواج به‌عنوان یک تکلیف محسوب می‌شود. با این حال، ارتباط جنسی خارج از چارچوب ازدواج، به‌ویژه برای زنان متاهل، به‌طور کلی محکوم است و در صورت پذیرش، تنها تحت شرایط استثنایی یا با افراد مشخصی امکان‌پذیر است. جوامع نسبت به مردان در موضوع روابط جنسی خارج از ازدواج اغلب سهل‌گیرتر هستند. این دوگانگی استانداردهای اخلاقی در زندگی قبل از ازدواج نیز مشاهده می‌شود. روابط جنسی پس از ازدواج، یعنی ارتباطات افرادی که جدا شده، طلاق گرفته، یا بیوه هستند، تقریباً همیشه نادیده گرفته می‌شود. حتی جوامعی که تلاش می‌کنند تا روابط جنسی را به درون چارچوب ازدواج محدود کنند، با دشواری‌هایی در تلاش برای واداشتن افرادی که تجربه جنسی دارند و معمولاً بزرگسال‌تر هستند به پرهیز، روبرو هستند.

بیشتر بخوانید
سکس تراپی چیست؟ چه زمانی باید به درمانگر جنسی مراجعه کرد؟

در ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اروپایی، طی قرن گذشته، روند رو به رشدی به سمت افزایش روابط جنسی پیش از ازدواج مشاهده شده است. در حال حاضر در ایالات متحده، حداقل سه چهارم مردان و بیش از نیمی از زنان تجربه روابط جنسی پیش از ازدواج را داشته‌اند. درصدهای این تجربه در گروه‌ها و طبقات اجتماعی-اقتصادی مختلف متفاوت است. در کشورهای اسکاندیناوی، میزان روابط جنسی پیش از ازدواج بسیار بیشتر است و در سوئد که بیش از 90 درصد می‌رسد، این فعالیت اکنون به عنوان یک رفتار مورد انتظار تلقی می‌شود.

سکس خارج از ازدواج همچنان به صورت آشکارا محکوم می‌شود اما به طور پنهانی، به ویژه در صورت وجود شرایط تخفیف‌دهنده، بیشتر تحمل می‌شود. در برخی مناطق، مانند جنوب اروپا و آمریکای لاتین، انتظار می‌رود که اکثر مردان همسردار این عمل را انجام دهند و جامعه نیز در صورتی که این فعالیت بیش از حد آشکار نباشد، آن را می‌پذیرد. همسران معمولاً موافق نیستند اما به آنچه که آنها به عنوان گرایش مردانه می‌پندارند، تن می‌دهند. در ایالات متحده، جایی که حداقل نیمی از مردان متأهل و یک چهارم زنان متأهل در نقطه‌ای از زندگی خود به روابط جنسی خارج از ازدواج روی می‌آورند، اخیراً سازمان‌ها یا باشگاه‌های کوچکی پدید آمده‌اند که هدف آنها فراهم کردن فرصت‌های سکس خارج از ازدواج برای زوج‌های متأهل است. با این حال، با وجود توجهی که ایجاد کرده‌اند، تعداد بسیار کمی از افراد به چنین سازمان‌هایی پیوسته‌اند. بیشتر روابط جنسی خارج از ازدواج به صورت مخفیانه و بدون اطلاع همسر انجام می‌شود. اکثر شوهران و همسران احساس مالکیت شدیدی نسبت به همسر خود دارند و فعالیت جنسی خارج از ازدواج را به عنوان توهین به کفایت جنسی خود، نشانه‌ای از کاهش عشق و عاملی برای ننگ اجتماعی تلقی می‌کنند.

انسان‌ها از طبیعت خود به طور ذاتی به همسری وفادار نیستند و در جنبه‌های مختلف زندگی خود، از جمله در زمینه جنسی، به تنوع طبیعی گرایش دارند. برخی از جوامع راه‌هایی برای برآورده ساختن این تمایلات فراهم کرده‌اند، مانند لغو محدودیت‌ها در روابط جنسی خارج از ازدواج در مناسبت‌های خاص یا با افراد معین. در جامعه مدرن غربی نیز، میزانی از فلرت کردن یا رفتارهای ملایم جنسی در مهمانی‌ها به عنوان رفتار غیرعادی محسوب نمی‌شود.

بررسی و تحلیل فعالیت‌های جنسی اجتماعی بدون توجه به نقش پررنگی که در مراسمات و اعتقادات مذهبی ایفا کرده‌اند، کامل نخواهد بود. با اینکه ادیان مهم امروزی به طور کلی نگاهی ضد جنسی دارند، اما شاهد گنجانده شدن فعالیت‌های جنسی در آیین‌ها و مراسم بسیاری از ادیان هستیم. علاقه دیرینه و همیشگی انسان به موضوع باروری خود، گیاهان و حیوانات، این ارتباط بین جنس و مذهب را بخصوص در جوامعی با منابع غذایی نامطمئن، غیرقابل اجتناب ساخته است. در اکثر این ادیان، خدایان دارای زندگی جنسی فعال بوده و گاه به گاه به انسان‌ها علاقه‌مند می‌شوند. نکته قابل توجه در این میان، در مسیحیت است که فعالیت جنسی در بهشت وجود ندارد و گرایش‌های جنسی تنها به موجودات فراطبیعی شرور نسبت داده می‌شود: شیطان، دیوها، اینکوبوس و ساکوبوس.

بیشتر بخوانید
اهمیت رابطه جنسی یا سکس در رابطه عاطفی چقدر است؟

بسته به زمینه‌ای که در آن رخ می‌دهد، تفسیر یک رفتار به عنوان اروتیک (یعنی قادر به ایجاد پاسخ جنسی) توسط جامعه یا فرد متغیر است. به عنوان مثال، یک بوسه ممکن است عاطفه غیرجنسی را بیان کند (مانند بوسه بین خویشاوندان)، احترام را نشان دهد (یک افسر فرانسوی که پس از اعطای مدال به یک سرباز او را می‌بوسد)، یا ادای احترام باشد (بوسیدن دست یا پای پاپ). همچنین ممکن است به عنوان یک سلام معمولی و آداب اجتماعی باشد. حتی چیزی به مشخص به عنوان لمس اندام‌های تناسلی نیز در صورت انجام برای اهداف پزشکی، به عنوان جنسی تلقی نمی‌شود. به عبارت دیگر، انگیزه ظاهری فعالیت، تعیین‌کننده تفسیر آن است.

افراد در قضاوت درباره انگیزه‌ها بسیار حساس هستند: یک بوسه سلام، اگر بیشتر از یک یا دو ثانیه طول بکشد، معنای جنسی به خود می‌گیرد و مطالعات اخیر نشان می‌دهند که اگر یک مرد بالغ در یک مهمانی به یک زن نزدیک‌تر از فاصله دست و ساعد خود بایستد، او معمولاً انگیزه جنسی را به این نزدیکی نسبت می‌دهد. برهنگی به عنوان یک مسئله اروتیک یا حتی دعوت جنسی تلقی می‌شود – مگر اینکه در یک زمینه پزشکی، در گروهی که تنها از یک جنس تشکیل شده است، یا در یک اردوگاه برهنگان رخ دهد.

در فرهنگ ایرانی، برقراری ارتباطات اجتماعی و فهم مرزهای آن اهمیت بسیاری دارد. توجه به فاصله شخصی، نوع نگاه و حتی مدت زمان تماس چشمی می‌تواند پیام‌های متفاوتی را منتقل کند. این ظرافت‌ها نه تنها در روابط اجتماعی، بلکه در حوزه‌های حرفه‌ای و آکادمیک نیز اهمیت دارند. درک درست از این مرزها به ما کمک می‌کند تا ارتباطات سالم و مؤثری با یکدیگر داشته باشیم و از سوءتفاهم‌ها و برداشت‌های نادرست جلوگیری کنیم.

بیشتر بخوانید: اعتیاد به سکس چگونه درمان می شود؟

جنبه‌های فیزیولوژیکی پاسخ جنسی

در ادامه فعالیت جنسی، پاسخ جنسی مطابق با الگوی مراحل یا فازهای متوالی پیش می‌رود. ابتدا، مرحله هیجان وجود دارد که با افزایش ضربان قلب و فشار خون، افزایش جریان خون به سطح بدن که منجر به افزایش دمای پوست، قرمزی، و تورم قسمت‌های قابل انعطاف بدن می‌شود (به ویژه در آلت تناسلی مردان و سینه‌های زنانه)، تنفس سریع‌تر، ترشح مایعات تناسلی، گشاد شدن واژن، و افزایش کلی در تنش عضلانی مشخص می‌شود. این نشانه‌های تحریک در نهایت به سطح فیزیولوژیکی نزدیک به حداکثر، فاز پلاتو، افزایش می‌یابند که معمولاً مدت کوتاهی طول می‌کشد. اگر تحریک ادامه یابد، معمولاً ارگاسم رخ می‌دهد. ارگاسم با احساس لذت شدید ناگهانی، افزایش ناگهانی در ضربان قلب و فشار خون، و اسپاسم‌های عضلات لگن که باعث انقباضات واژن در زنان و انزال در مردان می‌شود، مشخص می‌گردد. بروز صداهای ناخودآگاه نیز ممکن است اتفاق بیفتد. ارگاسم برای چند ثانیه (معمولاً بیش از ده ثانیه نیست) طول می‌کشد، پس از آن فرد وارد فاز حل شدن می‌شود، بازگشت به وضعیت فیزیولوژیکی عادی یا زیرنرمال. تا مرحله حل شدن، واکنش مردان و زنان در دنباله پاسخ‌شان یکسان است، اما در حالی که مردان حتی اگر تحریک ادامه یابد به حالت عادی بازمی‌گردند، تحریک مداوم می‌تواند ارگاسم‌های بیشتری را در زنان ایجاد کند. به طور خلاصه، پس از یک ارگاسم، مرد به تحریک جنسی پاسخ نمی‌دهد و نمی‌تواند تا زمانی که مدتی سپری شود، فاز هیجان دیگری را آغاز کند، اما زنان از نظر فیزیکی قادر به تجربه ارگاسم‌های متعدد بدون دوره استراحت مورد نیاز مردان هستند.

بیشتر بخوانید
صمیمیت جنسی چیست و چه اهمیتی دارد؟

عوامل ژنتیکی و هورمونی در رابطه جنسی

در حالی که تمام افراد نرمال با نوروفیزیولوژی لازم برای چرخه پاسخ جنسی که در بالا توصیف شده، متولد می‌شوند، وراثت شدت پاسخ‌های آنها و میل جنسی اولیه‌شان را تعیین می‌کند. در این زمینه تنوع زیادی وجود دارد: برخی افراد به بیانات جنسی مکرر نیاز دارند؛ برخی دیگر به کمی نیاز دارند؛ و برخی از افراد به سرعت و با شدت پاسخ می‌دهند، در حالی که دیگران کندتر و ملایم‌تر در واکنش‌های خود هستند. اگرچه پایه ژنتیکی این تفاوت‌ها ناشناخته است و این تنوع‌ها توسط شرطی‌سازی پنهان می‌شوند، شکی نیست که ظرفیت‌های جنسی، مانند تمام ظرفیت‌های فیزیولوژیکی دیگر، به صورت ژنتیکی تعیین می‌شوند. با این حال، بعید است که ژن‌ها جهت‌گیری جنسی انسان‌های نرمال را در معنای اینکه افراد از پیش تعیین شده‌اند تا همجنس‌گرا یا دگرجنس‌گرا شوند، کنترل کنند. البته، یک ناهنجاری ژنتیکی شدید می‌تواند به طور عمیقی بر هوش، ظرفیت جنسی، ظاهر فیزیکی و در نتیجه کل زندگی جنسی تأثیر بگذارد.

در حالی که یک زن عادی دارای 44 کروموزوم غیرجنسی به علاوه دو کروموزوم X (زن) و یک مرد عادی دارای 44 کروموزوم غیرجنسی به علاوه یک کروموزوم X و یک کروموزوم Y (مرد) است، انواع ناهنجاری‌های ژنتیکی امکان‌پذیر است. به عنوان مثال، زنانی وجود دارند که تعداد زیادی کروموزوم X دارند (44+XXX) یا تعداد کمی از آن‌ها (44+X) و مردانی با یک کروموزوم زنانه اضافی (44+XXY) یا یک کروموزوم مردانه اضافی (44+XYY). هیچ مردی با ترکیب 44+YY وجود ندارد – یک کروموزوم X برای بقاء، حتی در رحم، ضروری است.

ژنتیک هر فرد، وضعیت هورمونی و حساسیت بدن به این هورمون‌ها را تعیین می‌کند. هرگونه اختلال در بخشی از سیستم غدد درون‌ریز می‌تواند بر زندگی جنسی تأثیر منفی بگذارد، اما هورمون‌هایی که بیشترین تأثیر را بر جنسیت دارند، آندروژن‌ها (هورمون‌های جنسی مردانه) هستند که عمدتا در بیضه‌ها تولید می‌شوند، و استروژن‌ها (هورمون‌های جنسی زنانه) که عمدتا در تخمدان‌ها تولید می‌شوند. در ابتدای زندگی جنینی، نه بیضه و نه تخمدان وجود ندارد، بلکه فقط دو عضو نابالغ (غده‌های جنسی) وجود دارند که می‌توانند به بیضه یا تخمدان تبدیل شوند. اگر جنین دارای کروموزوم Y باشد، غده‌های جنسی به بیضه‌ها تبدیل می‌شوند؛ در غیر این صورت، به تخمدان‌ها تبدیل می‌شوند. بیضه‌های جنین آندروژن تولید می‌کنند و این امر باعث می‌شود که جنین دارای آناتومی مردانه شود. عدم وجود بیضه‌ها باعث توسعه آناتومی زنانه می‌شود. آزمایشات حیوانی نشان می‌دهند که اگر بیضه‌های جنین مردانه برداشته شوند، فرد به شکلی که به نظر می‌رسد زنانه توسعه می‌یابد (اگرچه فاقد تخمدان‌ها). بنابراین، گفته شده است که انسان‌ها به طور اساسی زنانه هستند.
بعد از تولد و تا دوران بلوغ، تخمدان‌ها و بیضه‌ها هورمون‌های نسبتاً کمی تولید می‌کنند و دختران و پسران کوچک در اندازه و ظاهر بسیار شبیه هم هستند. اما در دوران بلوغ، این ارگان‌ها شروع به تولید بیشتر هورمون‌ها می‌کنند که نتایج قابل توجهی به دنبال دارد. آندروژن‌هایی که توسط پسران تولید می‌شوند، باعث تغییراتی در ساختار بدن، رشد بیشتر عضلانی، موهای بدن و صورت، و تغییر صدا می‌شوند. در دختران، استروژن‌ها باعث رشد سینه‌ها، قاعدگی و ساختار بدنی زنانه می‌شوند. پسری که قبل از بلوغ ختنه شده باشد، ویژگی‌های جسمانی مردانه را در بزرگسالی توسعه نمی‌دهد و بیشتر نشانه‌هایی از ساختار بدنی زنانه، نبود موهای بدن و صورت مردانه، قدرت عضلانی کمتر، صدای بلند، و اندام‌های تناسلی کوچک را نشان می‌دهد. دختری که تخمدان‌هایش را قبل از بلوغ برداشته باشند، تغییرات کمتری دارد اما ساختار بدنی کودکانه خود را حفظ می‌کند، سینه‌هایش رشد نمی‌کند و هرگز قاعدگی نمی‌شود. افراد ختنه شده یا کسانی که هورمون‌های ناکافی تولید می‌کنند، می‌توانند با تجویز هورمون‌های مناسب به شرایط عادی بازگردانده شوند.

بیشتر بخوانید
تعداد دفعات نرمال رابطه جنسی در ازدواج چقدر است؟

فراتر از نقش آن‌ها در توسعه ویژگی‌های جنسی ثانویه بدن، هورمون‌ها همچنان نقش مهمی در زندگی بزرگسالی ایفا می‌کنند. کمبود آندروژن در مردان باعث کاهش پاسخگویی جنسی آن‌ها می‌شود، و کمبود استروژن در زنان بر باروری آن‌ها تاثیر منفی دارد و باعث تحلیل رفتن اندام‌های جنسی می‌گردد. همچنین، کاهش انرژی می‌تواند در هر دو جنس، مردان و زنان، رخ دهد.

به نظر می‌رسد که آندروژن در هر دو جنس، مردان و زنان، با پرخاشگری و قدرت میل جنسی مرتبط است. وقتی به ماده حیوان آزمایشگاهی آندروژن داده می‌شود، او پرخاشگرتر می‌شود و فعالیت‌هایی را که بیشتر مختص مردان است، مانند سوار شدن بر حیوانات دیگر، انجام می‌دهد. استروژن پاسخگویی جنسی او را افزایش داده و فعالیت‌های زنانه‌اش را تشدید می‌کند. آندروژن داده شده به مرد، اغلب فعالیت جنسی او را افزایش می‌دهد، اما استروژن میل جنسی او را کاهش می‌دهد.

با استفاده از این دانش، ما می‌توانیم درک عمیق‌تری از نحوه تاثیر هورمون‌ها بر رفتار و پاسخ جنسی در انسان‌ها داشته باشیم. این اطلاعات می‌تواند به افراد کمک کند تا بهتر با تغییرات بدنی و روانی خود در طول زندگی کنار بیایند و درک بهتری از “سکس چیست” داشته باشند.

در انسان‌ها، موضوع پیچیده‌تر است زیرا فعالیت و واکنش جنسی انسان‌ها پس از رسیدن به سن بلوغ، کمتر به هورمون‌ها وابسته است. حذف آندروژن از یک مرد بالغ، توانایی جنسی او را کاهش می‌دهد؛ اما این اتفاق به تدریج رخ می‌دهد و گاهی اوقات این کاهش اندک است. دادن آندروژن به یک مرد سالم تقریباً هیچ تأثیری ندارد زیرا او در حال حاضر به اندازه نیاز خود تولید می‌کند. دادن استروژن به او میل جنسی‌اش را کاهش می‌دهد. مدیریت آندروژن در یک زن بالغ می‌تواند میل جنسی او را افزایش دهد، کلیتوریس او را بزرگ‌تر کند و رشد موهای صورت را ترویج کند. دادن استروژن به یک زن سالم قبل از سن یائسگی معمولاً هیچ اثری ندارد—احتمالاً به این دلیل که زنان انسان، بر خلاف سایر پستانداران ماده، دوره‌های گرمایی (استروس) تحت کنترل هورمونی ندارند.

بیشتر بخوانید
رابطه جنسی خشن چیست و چه عواقبی دارد؟

هورمون‌ها هیچ ارتباطی با گرایش جنسی انسان‌ها ندارند. همجنس‌گرایان مرد نسبت به مردان معمولی (که مقدار کمی دارند) استروژن بیشتری ندارند و نمی‌توان ترجیحات آن‌ها را با دادن آندروژن تغییر داد.

سیستم اعصاب و نقش آن در رابطه جنسی یا سکس چیست؟

سیستم اعصاب شامل دو بخش اصلی است: سیستم اعصاب مرکزی و سیستم اعصاب محیطی. مغز و نخاع، سیستم مرکزی را تشکیل می‌دهند، در حالی که سیستم محیطی از (1) اعصاب سر و نخاع که به نخاع می‌روند (اعصاب ورودی) و انتقال محرک‌های حسی، و اعصابی که از نخاع خارج می‌شوند (اعصاب خروجی) و فرمان‌هایی را برای فعال کردن عضلات ارسال می‌کنند، و (2) سیستم خودمختار، که وظیفه اصلی آن تنظیم و حفظ فرآیندهای بدنی ضروری برای زندگی مانند ضربان قلب، تنفس، هضم و کنترل دمای بدن است، تشکیل شده است. پاسخ جنسی، کل سیستم اعصاب را درگیر می‌کند. سیستم خودمختار، پاسخ‌های غیر ارادی را کنترل می‌کند؛ اعصاب ورودی سر و نخاع، پیام‌های حسی را به مغز منتقل می‌کنند؛ اعصاب خروجی سر و نخاع، دستوراتی را از مغز به عضلات ارسال می‌کنند؛ و نخاع به عنوان یک کابل انتقال بزرگ عمل می‌کند. خود مغز، مرکز هماهنگ‌کننده و کنترل‌کننده است، تعبیر اینکه چه حس‌هایی باید به عنوان تحریک جنسی درک شوند و صدور دستورات مناسب به بقیه سیستم اعصاب.

درک درست از نحوه عملکرد سیستم اعصاب در پاسخ‌های جنسی می‌تواند به شناخت بهتر و ارتقای سلامت جنسی در جامعه کمک کند. “سکس چیست” تنها یک سوال نیست، بلکه دروازه‌ای به درک عمیق‌تر از بدن و تعاملات انسانی است. اطلاعات دقیق و علمی در این زمینه می‌تواند به افراد کمک کند تا تجربیات جنسی سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تری داشته باشند و در عین حال به حفظ سلامت جسمی و روانی خود کمک کنند.
بخش‌هایی از مغز که گمان می‌رود بیشترین نقش را در پاسخ جنسی دارند، هیپوتالاموس و سیستم لیمبیک هستند، اما هیچ مرکز تخصصی «جنسی» در مغز انسان شناسایی نشده است. آزمایش‌های حیوانی نشان می‌دهند که هر فرد دو الگوی پاسخ جنسی در مغز خود دارد، یکی برای رفتار مردانه (مانند نزدیکی) و دیگری برای رفتار زنانه (مانند پذیرش نزدیکی). الگوی مردانه می‌تواند توسط هورمون جنسی مردانه و الگوی زنانه توسط هورمون جنسی زنانه تحریک یا تقویت شود. به طور معمول، یکی از این الگوهای پاسخ غالب و دیگری نهفته است اما قابلیت فعال شدن در شرایط مناسب را دارد. میزان وجود چنین الگوهای ذاتی در انسان‌ها نامشخص است.

در حالی که مغز معمولاً در کنترل است، برخی واکنش‌های جنسی به صورت رفلکسی (یعنی بدون کنترل مغز) رخ می‌دهند. تحریک ناحیه تناسلی و پرینه می‌تواند باعث بروز “رفلکس تناسلی” شود: نعوظ و انزال در مردان، تغییرات واژینال و روان‌شدگی در زنان. این رفلکس توسط نخاع پایینی تنظیم می‌شود و نیازی به دخالت مغز نیست. البته، مغز می‌تواند این فعالیت رفلکسی را کنترل کرده و سرکوب کند – همانطور که اتفاق می‌افتد وقتی فرد تصمیم می‌گیرد که واکنش جنسی در شرایط اجتماعی نامناسب است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا